پرنسس ویاناپرنسس ویانا، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره
آجی هاناآجی هانا، تا این لحظه: 18 سال و 24 روز سن داره
وبلاگ ماوبلاگ ما، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

ویانا ، پرنسس خونه ما

۸ ماهگی ویانا مبارک

  ماهگیت مبارک باشه ویانا جونم    ۳۰ روز دیگه صبر کافیه تا روی ماهتو ببینم ... صورت لطیف و خوشگلتو نوازش کنم ... دستای ریزه میزتو بگیرم ... با تمام وجود حست کنم ... دوستت دارم خواهر جونم ... تو بی شک بهترین خواهری هستی که میتونستم از خدا بخوام ... خدا جون بی نهایت ممنونم بخاطر ویانا ... امیدوارم بدونه چقدر دوستش دارم و اونم منو دوس داشته باشه ...       ...
21 شهريور 1396

یه متن خواهرانه

سلام خانومی خوبی عزیز دل آجی منو ببخش بابت اینکه کم کار شدم عشقم اومدم باز اینجا بنویسم از فرشته ی خوشبختیم یعنی تو این روزا تو تموم زندگیم شدی و همه چیزمو بهت ربط میدم مثلا چند روز پیش با یکی از دخترای دوست بابا جون و خواهر کوچولوی ۶ سالش رفتیم استخر و من  دائم روزی جلو چشمم بود که بغلت کنم و ببرمت تو آب و مواظبت باشم . عزیز دلم تو همه چیز منی نمیدونم چرا ، ولی از شدت عشقی که بهت دارم  ، کم کم دارم دیوونه میشم . هر وقت صحبتت میشه از ذوق  و خوشحالی اشکم در میاد ، تحملم سر رسیده خواهرم ، بی صبرانه منتظر اومدنتم . میدونم فعلا نه ،‌ ولی یکم بزرگتر که شدی معنی عشق خواهری رو درک میکنی ...
11 شهريور 1396

نقاشی آجی هانا برای ویانا

سلام عزیزدلم خوبی مهربون؟ میدونی من زیاد نقاشیم خوب نیس یعنی در حد اعلا و فوق العاده نیستش خیلی ابتداییه ولی امروز یک آموزش نقاشی دیدم که خیلی گوگولی بودش . تصمیم ام رو گرفتم که عزمم رو جزم کنم برات بکشمش اینم نتیجه کار که خیلی تلاش کردم خوب بشه ، فقط هم به عشق تو Im gonna to be a sister هم یعنی من دارم خواهر میشم ... امیدوارم خوشت بیاد عزیزم تا پست بعدی بای بای ...    ...
23 مرداد 1396

لگد در پاسخ جملات عشقولانه آجی پس از مدتها انتظار

سلام خواهرکوچولوی مهربون ۹ روز دیگه ۷ ماه مامانی کامل میشه اومدم ازتغییراتت برات بنویسم این روزا دیگه تا گرمای دست کسی رو حس کنی لگد نمیزنی . من خیلی دلم برا لگدات تنگ شده عزیزدلم البته دیشب که با مامان و بابا سر بالکن بودیم داشتم بهت ابراز علاقه میکردم: خوشگل مهربون آجی ... زندگی آجی ... عمر آجی ... تو نباشی من چیکار کنم ... آخه تو نمیدونی چقدر دوستت دارم که ... فدای چشای ریزه میزت بشه آجیت... قربون شکلت بشم ... ( با اینکه هنوز ندیدمت) ( از جمله جملات عشقولانه خواهری ) که ناگهان بخت و اقبال بهم رو کرد و شما یه لگد ریز به دستم که روت بود زدی ! اونقدر خوشحال شدم ! تلافی ا...
14 مرداد 1396