فقط 40 روز تا تولد یکسالگی ...
سلام ستاره درخشان ما ...
خوبی عزیز دل آجی ؟؟؟
اومدم با کلی خبر ... هم خوب و هم بد ...
پاره تنم این هفته برای اولین بار در عمر 11 ماهه ت مریض شدی ...
مریضیت هم بد بود ویروس گرفته بودی . مشکل دفع داشتی و سرفه های شدید میزدی و گلوت خرش داشت . فدات بشم صدات در نمیومد ...
واقعا دلم میخواست مریضیتو به جون بخرم گلم
دیدن بی حالی و بد احوالیت خیلی بد بود ...
ولی خداروشکر الان دیگه کامل خوب شدی !!!
از اینها که بگذریم کم کم داریم به تولد یکسالگی آجی کوچولوم که شما باشی نزدیک میشیم و من به اندازه کل کهکشان خوشحالمممممم !!!
چند روزیه راه رفتن یاد گرفتی البته فعلا در حد همون ۶ - ۵ قدمت عزیزم ولی همینش هم پیشرفت بزرگیه .
دایره لغاتت هر روز بهتر و بزرگتر میشه . کلمات بیشتری میگی . خبر خوب اینکه من از حالت « هین » در اومدممممم و الان بهم میگی « ها » !!!
خیلی زود داری بزرگ میشه و این هم خوشحالم میکنه هم ناراحت ...
دلم یجورایی برای کوچولویییی هات تنگ میشه گل خوشبوی من ...
ولی امیدوارم به روزای آینده و به تجربیاتی که قراره کسب کنی عزیزم ...
خیلی دوستت دارم، عاشقانه ، صادقانه ، مخلصانه ، تا ابد ...
فعلا خداحافظ تا پست بعد ...
پی نوشت : ( چه تمی رو برای جشن تولد یکسالگی پیشنهاد میکنین ؟؟؟ )