پرنسس ویاناپرنسس ویانا، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره
آجی هاناآجی هانا، تا این لحظه: 18 سال و 2 روز سن داره
وبلاگ ماوبلاگ ما، تا این لحظه: 6 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

ویانا ، پرنسس خونه ما

یکی بود یکی نبود ...

1396/12/7 16:43
نویسنده : آجی هانا
406 بازدید
اشتراک گذاری

یکی بود و یکی نبود ،غیر از خدا هیچکس نبود . زیر چتر مهربون ابر ها ، پشت کوههای بلند و سرفراز ، اونطرف رودخونه ها و دریاهای خروشان ، دخترکی بود به اسم هانا ... اون خوشحال بود و زندگی خوبی داشت ولی همیشه حسرت یه چیزی تو دلش بود ، یه خواهر کوچولو ...

هر شب با خدا جونش حرف میزد و دعا می کرد و دعا میکرد و از خدا خواهر میخواست ، همش فکر میکرد که اگه فقط یدونه خواهر داشته باشه ، دیگه هیچ غمی نداره ...

تا اینکه یه شب ، خدا دعا های هانا رو شنید و چند تا از فرشته ها مسئول شدن که آرزوی این دختر رو برآورده کنن ...

اون شب که هانا خوابش برد ، فرشته ها اومدن و بالای سر مامان هانا و یه نی نی کوچولو گذاشتن تو شکمش ...

سه چهار هفته از اون روز گذشته بود ، هانا با مامانش از مدرسه برگشت ، میخواست بره لباس هاشو عوض کنه که مامانش ۵ تا کلمه فوق العاده به زبون آورد ، ۵ تا کلمه که بهترین جمله ای که هانا تا به حال شنیده بود رو تشکیل میدادن ، ۵ تا کلمه ای که زندگی هانا رو از این رو به اون رو کردن : یکی از آرزوهات برآورده شد !

عکس العمل هانا رو که فکر کنم قابل تصور باشه : اشک شوق و بی اراده روی زمین افتادن و ...

هانا ، بعد از ۹ ماه انتظار ، خواهرش رو تو یه روز پاییزی قشنگ دید ، ۱۶ مهر سال ۱۳۹۶

یه دختر سالم و ناز و شیطون و باهوش

همون لحظه بود که کل دنیای هانا تو 51 سانتی متر جا شد ...

یکی بود یکی نبود ، اونی که نبود ، غصه و تنهایی بود ...

هانا بود و ویانا و دنیای قشنگ و شیرینشون ...

 

 

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)