عطر زندگی من و خواهرم
خدایا خواهری دارم مثال گوهر و الماس
که یار و یاور و غمخوار برای این دل تنهاست
خدایا خواهری دارم ز پاکی شهره عام است
نگاه او برای من گرفتاری یک دام است
خدایا خواهری دارم که مادر هم برایم بود
توی شادی توی ماتم همیشه پا به پایم بود
ز وصف روی ماه او چه گویم من نمیدانم
فرشته است یا که انسان است خود من هم نمیدانم
عجب بخت خوشی دارم که او شد مونس دردم
اگر او پیش من باشد دگر دنبال چه گردم ؟
تویی عشق و تویی روحم تویی زیباتر از زیبا
تویی آرامش خاطر تویی زیباتر از دیبا
خدا داند چه اندازه وجودم غرق در رویت
نگاهم خیره به چشمت ، اسیر تاب ابرویت
اگر این شعر من زیباست ، تو زیبا کردهای آن را
وگرنه یک نگاهی هم نیندازد کسی آن را
خواهر یعنی یه تکیه گاه همیشگی …
خواهر یعنی کسی که همیشه پشتته حتی اگر اشتباه کرده باشی …
خواهر یعنی اشکاتو غریبه پاک نمی کنه …
خواهر یعنی …
اصلا چرا دارم راه دور میــرم ؟
ازنظر من خواهر در کل یعنی یـه کلـمه …
دنیا
هر وقت تونستی بدون دنیا زندگــی کنـی ،
میــتونـی بــدون خواهـــرم زندگــی کنــی !
دوستت دارم آجی